کافه .خبر.بهترین وبلاگ سرگرمی
بهترین وبلاگ تفریحی .
|
|||||||||||||||
سه شنبه 12 فروردين 1393برچسب:, :: 22:10 :: نويسنده : پسرتنهامم پیر مرد تهی دست، زندگی را در نهایت فقر و تنگدستی می گذراند و با سائلی برای زن و فرزندانش قوت و غذائی ناچیز فراهم می کرد. از قضا یک روز که به آسیاب رفته بود، دهقان مقداری گندم در دامن لباس اش ریخت و پیرمرد گوشه های آن را به هم گره زد و در همان حالی که به خانه بر می گشت با پروردگار از مشکلات خود سخن می گفت و برای گشایش آنها فرج می طلبید و تکرار می کرد :
:
|
خبرنامه وب سایت: آمار وب سایت:
|